عثمان یازده سال حکومت کرد و در این مدت، جز آن ایام پایانی (حدود یک ماهی که شورش به طول انجامید) اصلا در مدینه حضور نداشته و ارتباطی بین ایشان و عثمان نبوده است. و گاهی هم که به مدینه می آمده و یا گزارشی از خلافکاری های عثمان به او می رسیده ؛ مراتب را به او گوشزد می کرده است.

در نهج البلاغه سخنی از امیرالمومنین علیه السلام نقل شده که برای آشنایان با تاریخ غدیر و سقیفه قدری سوال برانگیز است. سخنی که مجموع آن کمتر از دو خط است و خطبه 240 نهج البلاغه را به خود اختصاص داده است. مرحوم سید رضی در آغاز این خطبه چنین می نویسد:
و من كلام له ع قاله لعبد الله بن العباس و قد جاءه برسالة من عثمان و هو محصور یسأله فیها الخروج إلى ماله بینبع، لیقل هتف الناس باسمه للخلافة، بعد أن كان سأله مثل ذلك من قبل، فقال علیه السلام:
این بخشی از سخنان آن حضرت است كه به عبداللَّه بن عبّاس فرمود. زمانی كه [عبداللَّه بن عبّاس] از طرف عثمانِ گرفتار در محاصره(1)، نامهاى براى آن بزرگوار آورد که در آن نامه از حضرت علی علیهالسلام خواسته بود به مِلك خود در یَنبُع(2) تشریف ببرد تا هیاهوى مردم براى خلافت آن حضرت فروکش کند.(3) هر چند مانند این حرف را پیش از این هم زده بود.(4)
امیرالمومنین در پاسخ عثمان به ابن عباس فرمود:
یَا ابْنَ عَبَّاسٍ مَا یُرِیدُ عُثْمَانُ إِلَّا أَنْ یَجْعَلَنِی جَمَلًا نَاضِحاً بِالْغَرْبِ أَقْبِلْ وَ أَدْبِرْ بَعَثَ إِلَیَّ أَنْ أَخْرُجَ ثُمَّ بَعَثَ إِلَیَّ أَنْ أَقْدُمَ ثُمَّ هُوَ الْآنَ یَبْعَثُ إِلَیَّ أَنْ أَخْرُج
ابن عبّاس! خواستهاى جز این ندارد كه مرا به مانند شتر آبكش با دلو قرار دهد، بیایم و بروم، پیش از این به سوی من فرستاده فرستاد كه از مدینه بیرون روم، دوباره فرستاد كه براى یارى او از ینبع به مدینه باز گردم، الان هم فرستاده كه خارج شوم!
سپس حضرت به نقش خود در مدت حضورش در مدینه اشاره کرده و می فرماید:
وَ اللَّهِ لَقَدْ دَفَعْتُ عَنْهُ حَتَّى خَشِیتُ أَنْ أَكُونَ آثِماً ؛ به خدا قسم به اندازهاى از او دفاع كردم كه ترسیدم آلوده به گناه شده باشم.
با شنیدن این سخن، بلافاصله این سوال به ذهن می آید که «چرا امیرالمومنین علیه السلام از عثمان دفاع کرد؟»
در پاسخ به این سوال توجه به مقدماتی ضرورت دارد:
1. امام علیه السلام هیچگاه به عثمان کمک نکرد و تنها از او دفاع کرد و بر اهل دقت پوشیده نیست که بین کمک و دفاع فرق ریشه ای وجود دارد. پس شبهه کمک به عثمان از اساس در سیره حضرت مطرح نیست تا خواسته باشیم به آن پاسخ دهیم.
امیرالمومنین علیه السلام با اینکه به عملکرد عثمان اعتراض داشت و از اساس حکومت او را ناحق می دانست اما به روش اعتراض مخالفین هم اشکال جدی داشت و آن را به دور از تعالیم اسلام می دانست. اینکه آب را روی او ببندند و به او ناسزا بگویند و یا با محاصره محل زندگی او باعث رعب و وحشت خانواده او شوند و مانند آن را مصادیق ظلم بود که حضرت خود را موظف به مقابله با آن می دانست هرچند که این کار در ظاهر دفاع از عثمان تلقی شود
برچسبها: اميرالمؤمنينعليعلي السلامسيناخداكرماميد پيشگر















































